2 سالشه . می پرسه: " تو برای خودت بچه دالی ؟ " . غمگین میگم "نه خاله ،من بچه ندارم" ... میگه : "خب بدنیا بیاره" میپرسم: " کی خاله؟" می گه: " خدا ... خدا برای خودت بچه بیاره " ...

همزمان با اینکه اون لحظه می خواستم اون بچه رو با اون لحن و صدای قشنگش درجا قورت بدم داشتم فکر میکردم چقدر نامردیه که برای بچه دار شدن باید یه سد بزرگ و مهم و رد کرد . که اگه نتونی اون سد رو رد کنی یا اصن نخوای باید همینجور فشارت بالا پایین شه و آه بکشی و هرجا نشستی بگی : "من بچه می خوام " .

+ : (

نظرات 3 + ارسال نظر
مرتضی جمعه 25 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 01:22 ق.ظ http://kooris-6.blogsky.com/

سلام من ارزومندم به مراد دلت برسی ! ایشاله

: ))

[ بدون نام ] جمعه 25 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 01:49 ق.ظ http://zann.blogsky.com

من هم بچه می خوام
الان 24 سالمه بزرگ ترین آرزوم هم بچه دار شدنه
در ماه معمولا چند بار خواب بچه می بینم
هر وقت جایی بریم که بچه باشه من تا ساعت ها مسحور شیطنت ها و ناز و اداهای اون بچه می شم به کل همه چیز یادم می ره
می ارزه
به خدا می ارزه به خاطر یه بچه ی ناز و مامانی
یه فرشته ی کوچولو
ناز یه غول تشن را بکشی
اگه از مردای غرغرو و خشن هم بدت می یاد دنبال یه خنگ و ساده اش بگرد که تحمل کردنش راحت تر باشه

الهی بگردم . همدرد پیدا شده . یه جوری میگی 24 سالمه انگار 50 سالته .
در مورد مردا مرسی از راهنمائیت : )) ولی من از این جماعت بدم نمیاد . ایشالا جفتش خوب باشه : ))

پوریا جمعه 25 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 02:50 ق.ظ http://myconfessions.blogfa.com/

منم دختر می‌خوام...

آخی !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد