من فدای ِ تو به جای همه گل ها تو بخند ...

مامان !

نظرات 5 + ارسال نظر
پوریا یکشنبه 13 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 01:51 ق.ظ http://myconfessions.blogfa.com

خوش به حال مامانت...

چقد من دلم نمی خواد واسه جواب ندادنات به کامنتا جواب کامنتتو ندم ...
نامرد !
: مامانا گناهی ان ... خیلی گناهی ان ! خیلی عشقن ...
حالش خوب نبود امروز .

پوریا سه‌شنبه 15 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 02:04 ب.ظ http://myconfessions.blogfa.com

خب موقع من ازین کارا که بیان تو کامنت جواب بدن و اینا نبود...مال فیس بوک و گودر و شبکه‌های اجتماعیه که جاری شده تو بلاگ نویسی...هنوز تو بلاگ عادت نکردم به‌ش...

قبلنا که جواب می دادی ! حواسم هست :دی

پوریا سه‌شنبه 15 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 02:07 ب.ظ http://myconfessions.blogfa.com

بعدشم... فک کن...من تو پست چندمت اومدم کامنت دادم...بعد اون پست اصلا تو صفحه اصلیت هم نیست...اگرم جواب داده باشی من دیگه باس خیلی ماتحت تنگی داشته باشم که برم پست رو پیدا کنم و جواب دندان شکن یا دوستانه‌ای بدم...اه! خب چقد توضیح می‌دی پوریا...کلافه‌مون کردی...گمشو برو...

با رفیق ما درست صحبت کن !! ای بابا !

پوریا سه‌شنبه 15 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 02:14 ب.ظ http://myconfessions.blogfa.com

پاکش کن این دو تا کامنت رو...حیف زیر این پست کامنتای بی ربط...

پاکش نمی کنم ... خیلی ام خوشگلن ..

پوریا شنبه 26 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 11:07 ب.ظ http://myconfessions.blogfa.com/

اون کامنت اول اولیاتم الان سرجاشه و در معرض دید عوام الناس...باس کانفیرم می‌کردم حواسم نبود...گیر دادم به بلاگفای بیچاره...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد